کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

دل قافله درد ترا مرحله بود

وین دشت بلا خیمه اش از آبله بود

تا رفت غم تو هر چه بود از دل رفت

آبادی کاروان که از قافله بود