مثل چرخ و شکلهای غریب
بشنو از من کنون علی الترتیب
نردبازی است کار کون و فساد
کعبتینی و طاسک نراد
طاس افلاک، کعبتین اختر
ذنب و رأس راست چون ششدر
زده سه پنج و چار و سه دو کره
کرده هر هفت و هشت و نه دوره
باز نراد شکلهای فلک
از یکی تا هزار، چار ملک
وان همه تحت امر مالک ملک
مثل «ما فی البحور تجری فلک»
گرچه هر دم ز شکلهای غریب
خلق کون و فساد راست نصیب
نیست این جمله جز که نقش ز باد
خصل برد آنکه دل بر او ننهاد
«ربّنا ما خلقت هذا» گفت
حق چو اظهار کرد سر نهفت
پس به «سبحانک» از «عذاب النار»
کان بود روح جهل و حکمت کار
بندگان را در این پناه آورد
بر خدائی خود گواه آورد
«ربنا انّنا سمعنا» را
خوش بخوان و بگو بدان ما را
از من و تو دعاست ای مسکین
او اجابت کند به لطف آمین