در عرف عشق بلائی است که عاشق و معشوق ازو بر حذرند با هرکه پیوندد او را از مقام تاجداری برخاک خواری اندازد زیرا که کرشمۀ معشوق تاآنگاه است کهدر عالم بی نیازی محبوبیست چون در ورطۀ محبی افتد بر خودش بگرفتاری نداباید کرد و خلق عالم اختیار باید کرد یُحبُهُم گوید:
کی توان از خلق پنهان گشتن آنگه درملا
مشعله در دست و مشک اندر گریبان داشتن