عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۵۲

اگر اقبال و ادبار عشق در مکوّن و ظهور بود دانم که عشق در حال مکون با صولت تر و باقوت‌تر بود زیرا که کمین گاه او جان عاشق است چون در جان نهان شود درد بیغایت شود و الم بی نهایت گردد و این اقبال عشق است و ادبار عاشق و این حال تا آنگاه بود که عاشق زنده بجان بود و متحرک بارکان بود چون زندهبجانان شود و ازین مرتبه برگذرد آن شود عشق رخت بربندد و این ادبار عشق و اقبال عاشق است:

تا جان باشد عشق تو در جان باشد

در هستی آن قوت ارکان باشد

وانرا که بقای او بجانان باشد

او را بمدان که این بود آن باشد