رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۹ - بهجت شیرازی

اسمش میرزا عبدالحمید بن مولانا عبدالغفار. والدش از علما و مقدسین و فقرا و سالکین آن دیار. خود جوانی است در ریعان شباب و از علوم متداوله فیض یاب. خط نسخ را خوب می‌نویسد. به کتابت اشتغال دارد و از دسترنج نویسندگی اوقات می‌گذارد. همیشه مایل است به صحبت ارباب کمال و اصحاب حال. مدتها با جناب حاجی زین العابدین شیروانی سیاح معاشرت و اظهار خلوص می‌نمود. حالیا اغلب به مجلس جناب حاجی محمد حسین قزوینی آمد و شد می‌کند. جوان ستوده اخلاقی است. گاهی شعری می‌گوید. این چند بیت از او نوشته شد:

رندی به راه عشق سبکبار می‌رود

کاول قدم به خانهٔ خمار می‌رود

اسرار خرابات و رموز دل عشاق

گفتن برِ بیگانه سزاوار نباشد

از قیل و قال مدرسه چون دل گرفت زنگ

بزدایمش به صحبت رندانِ باده نوش

چه جلوه کرد ندانم نگار عشوه گرم

که هر که را نگرم روی اوست در نظرم