حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۴۵

ایکاش در هوای تو من خاک گشتمی

باری ز ننگ هستی خود پاک گشتمی

گر بودمی بشادی وصلت امیدوار

کی من ز درد هجر تو غمناک گشتمی

ای کاش در شکارگهت صید بودمی

تا یک نفس مصاحب فتراک گشتمی

پیوسته سجدگاه ملک بودمی اگر

زیر سم سمند تو من خاک گشتمی

چون عاقبت ز دست بتان کشته گشتنی است

باری قتیل آن بت چالاک گشتمی

گر چون حسین خاک درت بودمی بقدر

چون عرش تاج تارک افلاک گشتمی