حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۶

گر ترا عشوه چنان شیوه چنین خواهد بود

نی مرا فکر دل و نی غم دین خواهد بود

درد عشقت ز ازل بود مرا همدم دل

بی گمان تا به ابد نیز چنین خواهد بود

روز محشر که بسیما همه ممتاز شوند

مهر روی تو مرا مهر جبین خواهد بود

آتش غیرت عشق تو چو اغیار بسوخت

دیده کیست ندانم که دو بین خواهد بود

در چنان خلق که عشق تو دهد جلوه حسن

نشود محرم اگر روح امین خواهد بود

گر تو تشریف دهی کلبه احزان مرا

من بر آنم که چو فردوس برین خواهد بود

التفاتی بیکی گوشه چشم ار نکنی

سبب آفت صد گوشه نشین خواهد بود

تا که آن طایر قدسی پر و بالی دارد

کار آن ترک کمان دار کمین خواهد بود

جان بجانان ده و از مرگ میندیش حسین

خود ترا عاقبت کار همین خواهد بود