غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

تا دل آشفته ام شیفتۀ روی تست

هر طرفی رو کنم روی دلم سوی تست

بگرد بیت الحرام طواف بر من حرام

ای صنم خوش خرام کعبۀ من کوی تست

دل ندهم از قصور به صحبت حسن حور

بهشت اهل حضور صحبت دلجوی تست

نافۀ مشک ختا گر طلبم من خطاست

مشک من و عود من موی تو و بوی تست

زندۀ لعل لبت خضر و نباشد عجب

چشمۀ آب حیات قطره ای از جوی تست

راهزن رهروان غمزۀ فتان تو

دام دل عارفان سلسلۀ موی تست

سوز و گداز جهان از غم غمّازیت

راز و نیاز همه در خم ابروی تست

طایفه‌ای مست می، مست هوا فرقه‌ای

مفتقر بی‌نوا مست هیاهوی تست