قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳

برنمی‌آید به کار کس ثبات بی‌محل

مرگ به زندانیان را از حیات بی‌محل

طبع اگر آزاده‌دل را نیست صرف لعل یار

کم ز صندل نیست در لذت نبات بی‌محل

زود پیدا گشت خط و کشت ما را ز اضطراب

گشت این معموره ویران از برات بی‌محل

جانب اغیار رو کردن ز خوبان بدنما است

نیست کمتر از گنه دادن ز کوه بی‌محل

مفلس عاصی است ز ارباب جهان قهارتر

ظلم بسیار است اکثر دردهات بی‌محل

نفس را سرکش نمودن از ملامت خوب نیست

کم ز کشتن نیست قصاب این نجات بی‌محل