ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک
آمد شد خاک کف پای تو مبارک
هم در دل محنتزده داغت گل دولت
هم در سر شوریده هوای تو مبارک
امروز لباست شده گلرنگ به خونم
بادا بهقد این رنگ قبای تو مبارک
خون جگرم امر نمودی پی درمان
بیمار غمت راست دوای تو مبارک
المنهلله که شده بر من دلخون
برگشتگیِ آن مژههای تو مبارک
در رشته مژگان شده یاقوت سرشکم
بر پای نگه باد حنای تو مبارک
قصاب برآور کف امید که باشد
بر درگه او دست دعای تو مبارک