عاقبت کوی تو ما را مسکن دل میشود
هرکجا پا ماند از رفتار منزل میشود
عشق را میدار در خاطر که میافتد به دام
مرغ زیرک چون ز یاد لانه غافل میشود
آنچه میکارد اگر نیک است یا بد عاقبت
حاصل دهقان همان در وقت حاصل میشود
مست عشقم زلف را بردار از پای دلم
در کجا دیوانه از زنجیر عاقل میشود
میرود از دست او سررشته آسودگی
هرکه چون قصاب بر روی تو مایل میشود