جلال عضد » دیوان اشعار » رباعیّات » شمارهٔ ۳۲

شد دهر خرف جوان نگیرد عیبش

کز عطر عروسانه بر آمد جیبش

بعد از دو سه طهر ریاضت بستان

هر لحظه گلی می شکفد از عینش