جلال عضد » دیوان اشعار » رباعیّات » شمارهٔ ۲۲

جانا ز غم تو هیچ خوشتر نآید

کار دل من جز به غمت برنآید

وین دل که مراست کز همه جان گردد

تا خون نشود به چشم اندر نآید