مژهاش صف زد و با خنجر و بس تیز آمد
گوییا در صف عشاق بخون ریز آمد
آمد آن سرو و به گرد گل رویش خط سبز
یاسمین بین که چه خوش غالیه آمیز آمد
فتنه دور قمر آن خط مشکین بس نیست
غمزهات نیز ز هر گوشه به انگیز آمد
خیز ای بلبل وقت سحری ناله به زار
که صبا زان گل خوش بوی سحر خیز آمد
سوی شیراز بشد حافظ و شامی به هرات
شاهدی در طلب شمس به تبریز آمد