حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹

بر قامت تو شد راست دنیای کن فکانی

بر تارک تو زیبا است اکلیل من رآنی

از یکدمت نخستین جانبازی است برطین

چون زهرهٔ ریاحین از باده مهرگانی

هستی بر انبیا شه فرمانبرت که و مه

تاج تولی مع اللّه حق را تو نور ثانی

برتر نشست از املاک شاه سریر لولاک

آن شب که شد برافلاک از بزم ام هانی

شرع تو نسخ ادیان کرد آنچنان که ریزان

گردد ورق ز اغصان در صرصر خزانی

غیر هواش یکسر از سرفکن به آذر

اسرار خاک آن در به زاب زندگانی