برادر بیتو در چشمم جهان تنگست مینالم
فلک را بیسبب با من سر جنگست مینالم
به صید آشیان گم کرده مرغ بیپر و بالی
ز هرسو دامن قومی پر از سنگست مینالم
نه زنجیر جفا بر گردنم تنک است از آن گویم
که عنقا را ز طوق آهنین ننگست مینالم
بنالد بلبل از هجران گل امامن از وحشت
هنوزم دامن وصل تو در چنگست مینالم
به جانان درد دل ناگفته ماند ای اشک امدادی
که دل در اضطراب از نالهٔ زنگست مینالم
برادر مرده را با ناله دمسازی کنند اما
سلامت باد من نای و دف و چنگست مینالم
بیابان دور و مقصد ناپدید و رهزنان در پی
جهان تاریک و ره پر سنگ و پا لنگست مینالم