صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو
طراوت از نفس پاک نوبهار بجو
شکسته حال و پریشان دل و سیه بختم
مرا به حلقهٔ آن زلف تابدار بجو
کنار جدول و جو، جای تشنه کامان است
لب مرا، به لب تیغ آبدار بجو