سرفرازی طلب از همّت مردانهٔ عشق
داغ خورشید بود بر سر دیوانهٔ عشق
نیست جز سینهٔ تفسیدهٔ این سوخته دل
سرزمینی که در آن سوخته شد دانهٔ عشق