حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۰۰

سختی به ضعیفان جهان بی سبب آید

من بد کنم و زخم ندامت به لب آید

زاهد دمش افسرده چو صبح است، مبادا

خورشید تو را از نفس سرد تب آید