حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۹۶

گرچه در بزم جهان، گردن میناست بلند

یک سر و گردن از او نشئه صهباست بلند

می کند سلسلهٔ شور جهان کوتاهی

بس که آوازهٔ آن زلف چلیپاست بلند

فیض تشریف جنون بر قد رسوایی ما

کوتهی تا نکند دامن صحراست بلند

برسر منصب پروانگیت در محفل

شمع را تا به سحر گردن دعواست بلند