لب گویای من چون شمع، مقراض سخنها شد
زبان روشنم، افسانهساز انجمنها شد
ز بس سر میزند ز اندیشهام، یاد خط سبزش
ز نقش پای کلکم، صفحهها رشک چمنها شد