حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۲۲

نتوانست به موی کمر یار آویخت

ورنه پرگالهٔ دل، بر مژه بسیار آویخت

دل خون گشتهٔ پر داغ مرا چیست گناه؟

لاله، جایی که به آن گوشهٔ دستار آویخت