حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۴۴

مردان کنند خوش، غم و هجر همیشه را

آب بقاست آتش تب، شیر بیشه را

گر بحر ریزیش به گلو، العطش زند

جایی که نخل حرص فروبرد ریشه را