حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۵

آمد سحر آن نگار خونین جگران

پرسید ز احوال منِ دل نگران

کردم ز فراق شکوه، خندان شد و گفت

من در دل و بی نصیب، کوته نظران