ای دل، سپند آتش سودای کیستی؟
خرمن به باد داده و رسوای کیستی؟
در محفلی که موج پریزاد می زند
آیینه دار حسن دلارای کیستی؟
در پوست، رستخیز قیامت فکنده ای
ای خون گرم، معرکه آرای کیستی؟
بیمارم و به لعل تو در جان سپاریم
برگو خدای را، که مسیحای کیستی؟
سوزد به دیده خواب و به دل آه حسرتم
آرام ساز جان شکیبای کیستی؟
زاهد ز دین برآمد و عاشق ز جان گذشت
خوش فرصت تو باد، به یغمای کیستی؟
اشکت به رنگ باده فرو می چکد حزین
مست می شبانه غمهای کیستی؟