حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۲

روضه خلد خدایا به نکوکاران ده

دولت وصل، جزای دل مشتاقان ده

تو که از مهر طبیب دل رنجورانی

درد مهجوری ما را به کرم درمان ده

به عصای خرد این راه نشاید طی کرد

گردن شیشه به دست من سرگردان ده

بنشین شب همه شب، گوش بر افسانهٔ من

یا حدیث دل مشتاقان مرا پایان ده

نرگس مست تو را میکده خالی نشود

ساقی اندیشه مکن، جرعه به میخواران ده

بوی زلفش سر تاراج گلستان دارد

ای صبا، مژده به سرو و سمن و ریحان ده

این جواب غزل قاسم انوار که گفت

می به مستان بده و توبه به هشیاران ده