امروز اورمزدست ای یار میگسار
برخیز و تازگی کن و آن جام باده آر
ای اورمزد روی بده روز اورمزد
آن می که شادمان کندم اورمزدوار
تا بر نشاط مجلس سلطان ابوالملوک
باشیم شادمان و نشینیم شاد خوار
آن زینت ملوک ملک ارسلان که ملک
هرگز چو او نبیند یک شاه تاجدار
اندر زمانه نعمت و دولت فزونش باد
تا نعمت خزان بود و لذت بهار