عرفی » قطعات » شمارهٔ ۱۸ - مهمان وعظ

ای بلهوس که آمده میهمان وعظ

وقتی بیا که زهر بکامت شکر بود

پژمرده دل زبان نگشایم بموعظت

شمشیر رامقابله باجانور بود