مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۳ - از خر افکندن ابلیس معاویه را و روپوش و بهانه کردن و جواب گفتن معاویه او را

گفت هنگام نماز آخر رسید

سوی مسجد زود می‌باید دوید

عجلوا الطاعات قبل الفوت گفت

مصطفی چون در معنی می‌بسفت

گفت نی نی این غرض نبود تو را

که بخیری ره‌نما باشی مرا

دزد آید از نهان در مسکنم

گویدم که پاسبانی می‌کنم

من کجا باور کنم آن دزد را

دزد کی داند ثواب و مزد را