خیام » نوروزنامه » بخش ۳۰ - یاد کردن اسپ و هنر او و آنچه واجب آید درباره او

چنین گویند که از صورت چهارپایان هیچ صورت نیکوتر از اسپ نیست، چه وی شاه همه چهارپایان چرنده است. و رسول علیه السلام فرموده است « الخیر معقود فی نواصی الخیل » گفت « نیکی در پهلوی پیشانی اسپ بسته است » و مر اسپ را پارسیان باد‌جان خوانده اند، و رومیان آن را باد‌‌پای، و ترکان گام‌زن کام‌ده، و هندوان تخت‌پران، و تازیان براق بر زمین. و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسپست الوس نام. و در حدیث اسپ، بزرگان را سخن بسیارست. چنین گویند روزی بر سلیمان علیه السلام اسپ عرض کردند. وی گفت « شکر خدای تعالی (را) که دو باد را فرمان بردار من کرد، یکی باجان و یکی بی‌جان، تا بیکی زمین می‌سپرم و بیکی هوا. » و آفریدون را پرسیدند که « ای ملک چرا بر اسپ ننشینی ؟» گفت « ترسم که یزدان را شکر بواجبی نتوانم گزارد » و کیخسرو گفت « هیچ چیز در پادشاهی بر من گرامی تر از اسپ نیست »