جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

روزی بینی مرا به خاک افتاده

وز تیغ اجل به سینه چاک افتاده

جان روی به عالم بقا آورده

تن بر سر بستر هلاک افتاده