ای خط و لب تو را به هم نزدیک
خضر و آب بقا به هم نزدیک
برسر کوی تو ز خواری عشق
پادشاه و گدا به هم نزدیک
کن وفا وعده جفا که بود
این جفا و وفا به هم نزدیک
با توهمسایگی چه سود کند
دل ز هم دور جا به هم نزدیک
حال چشمم ز ابر پرس که هست
هر دو را ماجرا به هم نزدیک
شد تنم چون زره ز بس که رسید
از تو تیر جفا به هم نزدیک
هوسی دان ز حد امکان دور
دیگران دور و ما به هم نزدیک
جامی و فکر وصلت آری هست
عشق و ماخولیا به هم نزدیک