جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۹

صبا همدم بوی جانان رسید

به دلخستگان از دمش جان رسید

بشیری بشارت ده از ماه مصر

به سروقت مهجور کنعان رسید

به موری شده پایمال جفا

وفانامه ای از سلیمان رسید

ز بلبل نوایان گلزار انس

صفیری به مرغ خوش الحان رسید

ز خورشید تابان ز اقصای شرق

فروغی به خاک خراسان رسید

به نام گدایی مثال کرم

موشح به توقیع سلطان رسید

عمر شیخ شاهی که با بحر و کان

ز دست و دلش فیض احسان رسید

دعاگوی جامی به جای مدیح

به غور مدیحش چو نتوان رسید

رسانش خدایا به هر دولتی

که خواهد به شاهان دوران رسید