جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۱

گنجشک توام که پای بستم کردی

وز دانه اندوه و غمم پروردی

با رشته ز دست تو پریدم صد بار

بازم به همان رشته به دست آوردی