جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۳

حیران شده ام که میل جان با تن چیست

واندر گل تیره این دل روشن چیست

عمری ست که با هزار من هستی من

من می گویم ولی ندانم من چیست