جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۳

آمد سحری به خوابم آن قره عین

تابان ز دو زلف او دو رخ کالقمرین

می ریخت ز دیده اشک و می گفت به ناز

جامی چونی علی مقاسات البین