جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۸۳

عمری به هوس باد هوا پیمودم

در هر کاری خون جگر پالودم

در هر چه زدم دست ز غم فرسودم

دست از همه بازداشتم آسودم