جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » قطعات » شمارهٔ ۱۰

هر برق درخشان که بر آید ز بدخشان

صد شعله ازان در دل افگار من افتد

بر گوهر اشکم چو فتد پرتو آن برق

لعلی شود از چشم گهربار من افتد