مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۳ - رسیدن خرگوش به شیر

شیر اندر آتش و در خشم و شور

دید کان خرگوش می‌آید ز دور

می‌دود بی‌دهشت و گستاخ او

خشمگین و تند و تیز و ترش‌رو

۳

کز شکسته آمدن تهمت بود

وز دلیری دفع هر ریبت بود

چون رسید او پیشتر نزدیک صف

بانگ بر زد شیر، های ای ناخلف

من که پیلان را ز هم بدریده‌ام

من که گوش شیر نر مالیده‌ام

۶

نیم خرگوشی که باشد که چنین

امر ما را افکند او بر زمین

ترک خواب غفلت خرگوش کن

غرهٔ این شیر ای خر گوش کن