مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۲ - بیان توکل و ترک جهد گفتن نخچیران به شیر

طایفهٔ نخچیر در وادی خوش

بودشان از شیر دایم کش‌مکش

بس که آن شیر از کمین می در ربود

آن چرا بر جمله ناخوش گشته بود

حیله کردند آمدند ایشان به شیر

کز وظیفه ما ترا داریم سیر

بعد ازین اندر پی صیدی میا

تا نگردد تلخ بر ما این گیا