فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

شاه دین گوی فلک در خم چوگان تو باد

ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد

زلف هندوی هنر شیفته پرچم تست

دیده فتح و ظفر عاشق جولان تو باد

ای که انشای عطارد صفت شوکت تست

عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد

طرّه جلوه خوبی، قد چون سرو تو شد

عشرت خلد برین ساحت ایوان تو باد

نه به تنها حَیوانات و نباتات و جماد

هرچه در عالم امر است به فرمان تو باد

حافظ ار این سخنان گفت برای دگری

فیض خواندش ز برای تو و گفت آن تو باد

پادشاهان جهان جمله گدای در تست

هر که را هر که کند مدح همه زان تو باد