فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴

برای دوست رفیقی که خالی از خلل است

محبت نبی و آل و علم با عمل است

صفیف شو به عمل راه آخرت تنگ است

به علم کوش که عمر عزیز بی‏بدل است

نه من ز بی‏عملی در جهان ملولم و بس

ملالت علما هم ز علم بی‏عمل است

چو غائب است امام زمانه یکباره

جهان و کار جهان بی‏ثبات و بی‏محل است

دلم امید فراوان به وصل او دارد

ولی اجل به ره عمر رهزن امل است

خدای هر دو جهان هرچه خواست کرد مگو

«که سعد و نحس ز تأثیر زهره و زحل است»

خداست فاتح ابواب و خالق اسباب

فرو فرستد آن را که کرده در ازل است

برای آن که ظهور امام زود شود

همیشه ورد سحرگاه فیض العجل است