همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۸۹

ای صبح که آهنگ به خونم داری

از باد دل مرا چه می‌آزاری

داری نفسی سردتر از یخ امشب

تو زاده خورشید نه‌ای پنداری