همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۸۸

ای همنفسان شدست وصلم سپری

وقت است که آغاز کنم نوحه‌گری

در پرده شب دمی نوا یافته بود

کارم ز لبت کرد سحر پرده‌دری