همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۴۴

معشوقه به گرمابه شبی با ما بود

ما را ز فروغ چهره خورشید نمود

گِل بر سر گُل می‌زد و من می‌گفتم

خورشید به گِل کجا توانی اندود