دل تنگم سفر کرب و بلا میخواهد
آستان بوسی شاه شهداء میخواهد
روز و شب در غم دوری ز حسین بیمار است
جرم بیمار چه باشد که دوا میخواهد
دیر گاهیست که در کنج وطن گشته علیل
در غریبی ز در دوست دو میخواهد
روی بر خاک در شاه نجف مالیدن
سر جدا سینه جدا چشم جدا میخواهد
درک این فیض نه در عهده زور است و نه زر
مددی از نظر آل عبا میخواهد
بیخود این دولت جاوید میسر نشود
ورنه این مرتبه را شاهد و گدا میخواهد
آب خاموش کند آتش سوزان عطش
سلطنت سایه میمون هما میخواهد
(صامتا) منتظر لطف خداوندی باش
که خوش است آنچه برای تو خدا میخواهد