چو دیوان کمال افتد بدستت
نویس از شعر او چندانکه خواهی
خیالات غریب و لفظ و حرفش
اگر خواهی که دریایی کماهی
زهر لطفش روان مگذر چو خامه
بهر حرفی فرو رو چون سیاهی