قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۶۰

از گل نگرفته‌ام سراغ از ته دل

وز می نرسانده‌ام دماغ از ته دل

شادم که ز اسباب معیشت به جهان

خرسند به لاله‌ام چو داغ از ته دل