قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۲۷

دل عقده چرخ تا گشود، افکندش

برداشت اگرچه زود، زود افکندش

رهرو گرهی دید به راهی، برداشت

بگشود، در او هیچ نبود، افکندش