قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۷

پوشیده چو شمع نیست، داند همه کس

کز دیده من، دود نخیزد به هوس

نی را به گلو چو ناله گردیده گره

ناچار به دیده افتدش راه نفس